مادران تبعیض
به مامان گفتم:کمپین امضا می کنی؟
گفت:هرچند تا بخوای!
گفتم:پس بیا این دفترچه رو بخون یا اگه می خوای بذار من برات بخونم.اونوقت می تونی با آگاهی بیشتری نسبت به امضا اقدام کنی...
گفت:تو برو کاغذ و خودکار بردار به جای این کارها بشین یه بار هم شده داستان زندگی من رو از اول تا آخر گوش کن.اونوقت برو واسه همه بخون ببین من نیازی به خوندن اون دفترچه دارم؟
مامان میگه بالاخره همه این سی سال رو می نویسم.خیلیها مثل مامان کارشون از مباحث نظری گذشته.اونا که تجسم نابرابری اند دفترچه و کتابچه نخونده امضا می کنن.
مامان ندید امضا کرد...
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۸۷ ساعت 16:57 توسط محمد غزنویان
|